حلقه متن خوانی فلسفه روشنگری

پیوندها

به نام خدا

نقد متن مهدی ملا رستمی با عنوان: فرم و روش اندیشیدن هابز در مورد سیاست چگونه است ؟

هابز جوهر همه ی امور را حرکت می داند و وضعیت طبیعی را وضعیت دارای حرکت می داند. در این موضوع هابز دنباله روی تفکر گالیله است، نگاه هابز به علم سیاست متاثر از همین نگاه وی و بر اساس فرم روش شناسی فلسفه ی دکارتی است. فرم هندسه وار که پدیدار ها را به عوامل اولیه شکل دهنده ی آنها می شکند و از ترکیب مجدد آنها به شناخت امور می پردازد. بدین ترتیب هابز با شکستن حکومت به عوامل اولیه تشکیل دهنده ی آن یعنی مردم و حرکت که جوهره ی آنهاست یعنی امیال و خواسته ها، و ترکیب مجدد این حرکات دولت را بصورت یک موجودیت قراردادی که بخشی از آزادی مردم را گرفته به جای آن امنیت را به آنها هدیه می دهد تحلیل می کند.  اما در این میان پرسش های زیادی مطرح می شود که توجه به آنها می تواند مارا به فهم دقیقتری از جملات فوق برساند. ابتدا اینکه چرا هابز جوهر امور را حرکت می داند؟ ضرورت این موضوع در نگاه هابز چیست؟ و اگر هابز جوهر را حرکت می داند، چگونه می توانست اینگونه نباشد؟

در کنار این مورد باید فهمید که بنا به چه ضرورتی هابز نگاه هندسه وار و یا نگاه تکوینی در فهم حکومت دارد.؟تا زمانی که ضرورت این موضوع روشن نباشد، این گزاره در حد یک گزاره ی خبری که ارجاعی به خارج از متن دارد باقی می ماند و از این رو که بنده به عنوان خواننده شناخت خوبی از نگاه هابز در مورد سیاست ندارم، نمی توانم با این جمله همراهی کنم وضرورت طرح هابز را به روشنی متوجه شوم. تمام توان من در همراهی با این عبارت محدود به بررسی صدق این گزاره با متن کتاب هابز خواهد ماند و چون از بررسی این کتاب عاجزم از همراهی با متن هم عاجز می شوم. طرح لزوم استفاده هابز از روش تجزیه و ترکیبی در متن اتفاق نیفتاده است و به همین دلیل در حد یک عبارت خبری باقی می ماند و بیشتر از یک اطلاع تاریخ فلسفه ای کمک بیشتری به فهم هابز برای من نمی کند. زیرا پرسش اساسی اینکه چرا هابز از چنین روشی استفاده می کند و این روش باعث ایجاد چه نوع نگاهی به سیاست می تواند باشد، در متن به خوبی روشن نشده است.  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۲۰
مدیریت

نظرات  (۱)

۲۵ مهر ۹۴ ، ۰۱:۳۶ مهدی ملارستمی
در نقد شما نکات متعدد و مهمی موجود است که پرداختن بدان موجب تصریح بیشتر موضوع خواهد شد.
در ابتدا باید ذکر کنم که در متن فرم روش شناسی هابز متاثر از دکارت ذکر نشد بلکه عنوان شد که فرم پرداختن هابز به مسایل متاثر ار روش هندسی است همانند دکارت که روش هندسه را بکار می برد اما نوع استفاده از هندسه در روش هابز متفاوت از دکارت است.«نوع عقلی که هابز بر اساس آن در پی تحلیل جامعه و حکوت است نیز مبتنی بر روش ریاضی - هندسی است. اما نوع استفاده هابز از روش هندسه با نوع استفاده دکارت متفاوت است»
اما اینکه چرا هابز جوهر امور را در حرکت می بیند؟؟ همانطور که کاسیرر معتقد است هستی شناسی جدید به شدت متاثر از فیزیک جدید است . گالیله در فیزیک جدید اصل قدیمی ثبات اجسام را رد میکند و متعاقبا اصل را بر حرکت می گذارد . یعنی اجسام همواره در حال حرکت هستند مگر اینکه جسم دیگری مانع از حرکت آنها شود. اما این اصول ثبات و حرکت تنها محدود به حوزه ی فیزیکی نیستند بلکه پذیرش و رد هر کدام می تواند پیامد های شناخت شناسی بزرگی همراه داشته باشد. وقتی ثبات اصل باشد هستی را می توان دارای جوهری ثابت و مانا دانست و اگر هم حرکتی در کار است عرضی است. پس همیشه اصول ثابت و لایتغیری می تواند مبنای شناخت ادمی در این وضع باشد. اما زمانی که حرکت اصل باشد کل حوزه ی شناخت ادمی تغییر می کند. همه چیز در حال حرکت و شدن است مگر اینکه چیز دیگری با مقاومت مانع حرکت شود. تکوین هم با این نگاه وارد حوزه ی شناخت ادمی می شود. یعنی چیز ثابت و دایمی موجود نیست که از آن تعریف کلی و و ثابت و عام بدست داد بلکه در این وضع حرکت بهترین تعریف تعریفی است که واجد شرط تکوین باشد.  بعنوان مصداق در متن وقتی هابز این نگاه را می پذیرد انسان را موجودی می پندارد که همواره در حال حرکت است. همواره در حال بر طرف کردن خواسته ها و نیازهای خود است. دولت هم زمانی مفهوم پیدا می کند که این حرکات انسان ها بدنبال نیاز خود را چهارچوب و نظمی ببخشد و مانع تعرض انسان ها به یکدیگر بخاطر حرکت طبیعیشان شود. پس حرکت و کسب نیاز در این نگاه طبیعی انسان است اما حکومت امری غیر طبیعی است که با قرارداد اجتماعی بوجود می آید و خواهان نظم بخشیدن به حرکت انسان هاست. در واقع تمام تلاش من این بود که این متن را با این نگاه تقریر کنم بدین سبب با اصول فیزیک گالیله در ابتدا آغاز کردم و در نهایت به حکومت در اندیشه هابز رسیدم. در نظر خودم این طرح طرحی کاسیرری بود که مبانی فیزیک جدید در شناخت و دانش جدید خاصه دانش سیاسی جدید هم تاثیر گذار است و پیوندی نا گسستنی میان آنها موجود است از بعد هستی شناختی.
تشکر میکنم از احسان عزیز بابت نکات و سوالاتی که در نقد خوبش بدان ها اشاره کرده و توجهی که به متن بنده مبذول داشتند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی